نوشته شده توسط : ریما
خدایا سلام
میدونم این روزا خیلی گنهکار شدم میدونی خدا خیلی خسته شدم دیگه نمیتونم احساست کنم میدونم هیچ وقت لطفت رو از من دریغ نکردی ولی احساست نمیکنم حالم خیلی گرفته کاشکی یه جا پیدا میکردم خودم و خودت ساعت ها مینشستیم حرف میزدیم خدایا باور کن شدیدا بهت احتیاج دارم خدایا باور کن دارم از تنهایی میمیرم خدایا باور کن خودت از دل من خبر داری، میدونی چی میگم خدایا تنهام به خودت قسم تنهام به فریادم برس :: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 654 نوشته شده توسط : ریما
باز می روید گل از این خاک سرد رخت می بندد غروبِ رنج و درد باز رویش از زمین از بیشه ها از درختان ،دشتها،سربیشه ها
فصل،فصل رویش است.فصل،فصل زندگی است.رویش گلبوته ها
شبنمی افتاد در پای گلی خنده ای کرد و گوارا سر کشید مستِ مِـی گردید در صبح بهار شانه ها لرزید و شادان پر کشید
این صفات رویش و نو گشتن است. لحظة روییدن است.
راز نو گشتن همی دانی ز چیست؟ زندگی را بعد مردن کار کیست؟ فردی از ما می زند بوسه به خاک نه برای سجدة یزدان پاک می زند تا گُل برون از گِل کند. از تن و بازو گلی حاصل کند
چشمها ناچیز و بالا بس وسیع.نای عالم در کف حیّ بدیع
ما حــقـیریم و ضعــیف و ناتوان. بار الها،بنــــــــده عاصی ، مران
باز صبحی از شفق رنگین شده
باز بلبل می دمد آواز عشق.لحظة پوییدن است
می روم سرچشمه آبی سر کشم شــــاید این زمزم مرا عاقـل کند جمله ای بر لوح قلبم حک شود بــــذرهای اهــــــرمن باطل کند
بوی گل می آید از آنسوی دشت.ساعت گل چیدن است
ای که تغـــــییر جهان در دست توست انقــلاب چــشم و جان در دست توست ای کـــــه با تدبیـــــر آرام و دقـیـــــق گردش روز و شـبان در دست توست حـــول و احـــوال هــــمه ملک جهان را محــول سـازی و فــــرمان ز توست حــــــــال مــــا بـِه کن تو ای معبود پاک ای که حال انس و جان در دست توست
:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 636 نوشته شده توسط : ریما
وقتي توي لحظه هام عشق تورو کم ميارم به دلم هزارو يک غم ميارم توي چشمات خودمو گم ميکنم آسمون دلمو نم ميکنم پر بارون ميشم از ديدن تو پر آرزو واسه چيدن تو گرچه داشتنت برام خياليه بي تو اما زندگيم چه خاليه :: موضوعات مرتبط: دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 758 نوشته شده توسط : ریما
تعبیر زندگی عوض شده تا ناراحت نشوم نوازشم نمیکنن تا قصد رفتن نداشته باشم نمیگویند بمان تا نمیرم گل برایم نمی اورن ای چتر فروش چتر هایت مال خودت امشب میخواهم خیس شوم پاک شوم تاشایدمحو شوم واز پلکان ابی به سوی او بروم :: موضوعات مرتبط: عشق،**عاشـقانه هـــا** , دل نوشته , , :: بازدید از این مطلب : 364 صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|
موضوعات آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|